مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:46008 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:84

معناي اصالت وجود در فلسفة ملاصدرا چيست؟
اصالت وجود به مفهومي كه در فلسفة ملا صدرا مطرح است، به معني اين است كه هر ممكن الوجودي مركّب از دو حيثيت است: حيثيت وجود، حيثيت ماهيت؛ و الزاماً يكي از اين دو بايد حقيقي و واقعي و منشأ آثار بوده باشد و ديگري اعتباري و انتزاعي ذهن؛ و از اين دو حيثيت آنچه اصيل است «وجود» است و «ماهيت» اعتباري است؛ از اين دو حيثيت، حيثيت وجود، اصلي و حيثيت ماهيت اعتباري است.
مسائل وجود و يا جود شناسي (اُنتولوژي) در فلسفة اسلام تطور و تنوع يافته است. از دوازده مسالة اصلي وجود فقط دو سه مساله، آن هم نه چندان مهم، در دورة قبل از اسلام مطرح بوده است, مثل بداهت وجود، اشتراك معنوي وجود؛ و در آنجا گفته ايم اول كسي كه اين مسأله را به شكل دوراني طرح كرد؛ يعني به اين شكل طرح كرد كه در هر ممكن الوجود يكي از دو حيثيت بايد اصيل و ديگري بايد اعتباري باشد، مير داماد است, ولي ميرداماد اصالت ماهيت را انتخاب كرد. صدرالمتألهين برخلاف استادش مير داماد، اصالت وجود را انتخاب كرد و از زمان او تا عصر ما هر وارد در فلسفهاي آمده، اين را انتخاب كرده است. تنها لاهيجي صاحب شوارق است كه از آن عدول كرده است. البته افراد غير وارد و غير صاحب نظر بودهاند كه از اصالت ماهيت دفاع كرده اند، مثل آنچه مرحوم شيخ محمد صالح مازندراني معروف به علامة سمناني گفته است. به هر حال اول كسي كه اصالت وجود را به شكل حكيمانه مبرهن ساخت صدرالمتألهين است. اين مساله به شكلهاي ديگر سابقه دارد.
عرفا ( تا آنجا كه ما اطلاع داريم از زمان محيي الدين به بعد) مساله اصيل بودن وجود را عنوان كرده اند، ولي از نظر آنها وجود مساوي است با ذات حق و غير وجود همه چيز كثرت است و خيال و وهم؛ يعني عارف براي ممكنات دو حيثيت كه يكي حقيقي است و ديگري اعتباري قائل نيست.
در كلمات فلاسفه از قبيل بو علي و بهمنيار و خواجه نصير الدين سخن از اينكه «وجود» امري حقيقي و واقعي است آمده است ولي نه به شكل دوراني كه «وجود»
اصيل است يا «ماهيت» و اگر «وجود» اصيل است پس ماهيت امر اعتباري است، و بدون توجه به آثار و لوازم اصالت وجود و اعتباريت ماهيت؛ و لهذا در عين اينكه در برخي كلمات اين فلاسفه تصريح شده است كه وجود امري اصيل است در برخي كلمات ديگر بر مبناي اصالت ماهيت سخن رفته است؛ گويي (بدون توجه) هم وجود را اصيل مي دانسته اند وهم ماهيت را؛ و چون اين مساله به طور روشن براي فلاسفه مطرح نبوده است در كلمات هيچيك از آنها فصلي براي اين مطلب بسيار مهم باز نشده است. به نظر مي رسد كه نظرية عرفا از يك طرف و بحثها و جدلهاي متكلمان در باب «زيادت وجود بر ماهيت» و يا «عينيت وجود با ماهيت» از طرف ديگر و بعلاوه مسألة «انّيّت صرف بودن واجب الوجود» يعني اينكه ماهيت واجب الوجود عين وجود اوست، اين سه رشته بحث تدريجاً به آنجا كشيده شد كه مير داماد براي نخستين بار مسالة دوران امر ميان «اصالت ماهيت» و «اعتباريت وجود» و يا «اصالت وجود» و «اعتباريت ماهيت» را مطرح كرد و خود اصالت ماهيت را برگزيد و صدرالمتألهين كه بر سر چنين مسألة مهم آماده شده و طرح شده ـ ولي كج استنباط شده ـ رسيد، پس از مدتي پيروي از مير داماد، راه مخالف او را پيمود و قائل به اصالت وجود شد و براهيني ـ كه در كتب وي متفرق است ـ بر اثبات اصالت وجود اقامه كرد؛ حاجي سبزواري آن براهين را كه در كتب وي متفرق بود در يك جا جمع آورد.

مجموعه آثار شهيد مطهري ج13 ـ مقالات فلسفي
شهيد مطهري

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.